من نگرانشم و با این حال اینجام. اینجام و دلشورم رو قایم میکنم. چشمام رو میم و سعیم رو میکنم ک حواسم به چیزی داره میگه باشه. دستام میلرزه پس اونارو پایین نگه میدارم تا چشم کسی بهشون نیوفته. تظاهر میکنم نمیدونم تا بتونم با عذرخواهی و توضیح بتونم زودتر برم خونه!